الف) همپیمانی سه کشور اروپایی با آمریکا و رژیم صهیونیستی؛ تروئیکای اروپایی از حیث ایدئولوژیکی و استراتژیکی با آمریکا و صهیونیستها اهداف مشترک زیادی دارند. اساسا، رژیم صهیونیستی در پاراداریم لیبرالیسم و امپریالیسم به مثابه ژاندارم و نگهبان دستاوردهای غربیها، از سوی انگلیس و آمریکا نضج گرفت و تقویت شده است.
ب) هدف مشترک: تروئیکای اروپایی در مقابله و برخورد با ایران هدف مشترکی با صهیونیستها دارند. ادعای آنها عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای توسط ایران است. این موضوع یک هدف برای توجیه اقدامات خود علیه ایران است. در حالی که آنها میدانند ایران به این سمت حرکت نکرده و نخواهد کرد اما هدف اصلی آنها همچون صهیونیستها عدم ورود ایران به باشگاه هستهای جهان و عدم تغییر توازن قوا در سطح منطقه است. تنها بازیگر منطقهایکه دارای توان هستهای و به نوعی دارای سلاح هستهای است، رژیم صهیونیستی است و هر بازیگر دیگری در منطقه غیراز این رژیم نباید به این سمت حرکت کند. دستیابی ایران به توان هستهای و دستیابی به مشتقات انرژی هستهای برای غربیها بسیار نگرانکننده است؛ چرا که آنها معتقدند ایران به عنوان اولین کشور اسلامی و ضدسیستم جهانی است که دارای این توان میشود. در نتیجه ایران در صورت دستیابی به این توان به عنوان بازیگر مهم منطقهای و جهانی شناخته خواهد شد و این امر منجر به تقویت گفتمان ایران و تبدیل شدن آن به قدرت جهانی میشود که دیگر آنها توان مقابله با ایران را نخواهند داشت.
ج) مقابله با ایدئولوژی ایران: تشکر صدراعظم آلمان از رژیم صهیونیستی برای «انجام کار کثیف بهجای همه ما» و دادن حق دفاع از رژیم صهیونیستی در قبال حمله پیشدستانه! نشاندهنده همین نکته است که آلمان دیگر به دنبال صلح و کاهش تنش نیست بلکه به دنبال تضعیف و شکست ایران چه از راه دیپلماسی و چه از راه نظامی است. تهدید ایران در واقع به قدری برای آنها برجسته و ایدئولوژیک شده است که آنها حاضرند حتی ظواهر و ارزشهای بینالمللی را نیز رعایت نکنند و به صورت علنی از چنین اقداماتی حمایت کنند. البته فرانسه که در سالهای اخیر رویکرد بسیار خصمانهای را علیه ایران در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی اتخاذ میکرد، در این جنگ، تا حدودی رویکرد متعادلتری را از سوی مکرون نمایش داد. مکرون به شدت هرگونه تلاش برای تغییر رژیم در ایران را محکوم کرد و آن را منجر به هرج و مرج دانست. اما در عین حال، او تلاش کرد نه تنها ایران را به مذاکرات هستهای بکشاند بلکه حرف از مذاکره در خصوص برنامه موشکی ایران نیز زد و آن را تهدیدی علیه اروپا و فرانسه خواند.
د) ورود ایران به عرصههای جدید جهانی: ایران در طول چند سال اخیر توانسته علاوه بر حوزه هستهای به موضوعات نوین و خاص جهانی که کمتر کشوری در آن توان و دانش لازم را دارد، ورود پیدا کند. مهمترین آنها عرصه هوش مصنوعی بوده است. به صورت کلی، تروئیکای اروپایی اکنون نزدیکی ایدئولوژیک بیشتری با رژیم صهیونیستی و در تقابل با ایران در مقابل نظم در حال تغییر جهانی میبینند و معتقدند که ایران در صورت عدم مهار توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی، به عنوان یک تهدید برای آنها نیز مطرح خواهد شد. برحسب این مسائل میتوان گفت که ایران به عنوان یک دشمن مشترک از سمت آمریکاییها و تروئیکای اروپایی شناخته میشود و نقشآفرینی آنها در جنگ 12روزه نشان داد که حمایتهای خاصی از رژیم صهیونیستی دارند. محکومیت حملات ایران به رژیم صهیونیستی توسط آلمان و اعطای تسلحیات نظامی به این رژیم بعد از جنگ همگی نشان میدهد که این سه کشور در مدار و دایره آمریکا و رژیم صهیونیستی به نقشآفرینی علیه ایران پرداختهاند. تهدید به فعال کردن مکانیزم ماشه از سوی برخی از این سه کشور اروپایی و درخواست رژیم صهیونیستی از آنها برای فعال کردن مکانیزم ماشه همگی نشان دهنده همکاریهای مشترک تروئیکای اروپایی با رژیم صهیونیستی است.
منبع: پرسمان سیاسی شماره 19